آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

آوا

یال

بابا: ... آقا اسبه یال داشت... آوا: بابا ، یال چیه؟؟؟ بابا: به موی اسب می گن یال. یال آقا اسبه خیلی قشنگ بود... آوا: خوب بابا، یال منم قشنگه                 * * * آوا: مامان، هر جا خونه خدا دیدی، به من بگو. من: چرا؟؟؟؟ آوا: خوب می خوام برم توش زندگی کنم. من توی خونه خدا زندگی می کنم.               * * * آوا: مامان، من ناراحتم، چرا خوشحالم نمی کنی؟؟؟ من: چطوری خوشحالت کنم؟؟؟ آوا: یه خونه!! برام خونه درست کن با بالش ...
23 خرداد 1393

اولین ژست

این هم یه تغییر مهم در آستانه سه سالگی. دیگه از دوربین فرار نمی کنی، جلوی دوربین ژست می گیری. برای اولین بار گفتی : "مامان من اینطوری می شینم، عکس بگیر." تاریخ عکس:1393/03/18 مناسبت این کلاه بافتنی توی گرمای تیر ماه هم اینه که باهاش آتشنشان می شی و همه جا آب می ریزی و آتیش خاموش می کنی و منو از آتیش نجات می دی و ... ...
18 خرداد 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوا می باشد